بسیاری از زنان وقتی مردشان آمادگی ندارد، می پذیرند که کار را متوقف کنند. آنان شرمندگی مرد را احساس می کنند و مبهوت میشوند که چه باید کرد. اگر دربارهی آن حرف بزنند، مرد احساس گناه خواهد کرد؛ و اگر دست به حرکات جنسی بزنند، مرد فقط خستگی یا سرخلق نبودن خود را نشان می دهد..
......در ادامه مطلب.
بسیاری از زنان وقتی مردشان آمادگی ندارد، می پذیرند که کار را متوقف کنند. آنان شرمندگی مرد را احساس می کنند و مبهوت میشوند که چه باید کرد. اگر دربارهی آن حرف بزنند، مرد احساس گناه خواهد کرد؛ و اگر دست به حرکات جنسی بزنند، مرد فقط خستگی یا سرخلق نبودن خود را نشان می دهد..
......در ادامه مطلب.
بسیاری از زنان وقتی مردشان آمادگی ندارد، می پذیرند که کار را متوقف کنند. آنان شرمندگی مرد را احساس می کنند و مبهوت میشوند که چه باید کرد. اگر دربارهی آن حرف بزنند، مرد احساس گناه خواهد کرد؛ و اگر دست به حرکات جنسی بزنند، مرد فقط خستگی یا سرخلق نبودن خود را نشان می دهد.
خانمها نگران نشوند. خوشبختانه راه حلهایی وجود دارد. همان طور که وقتی شما سر خلق نیستید، مرد میتواند با شما سکس سریع داشته باشد، وقتی او سر خلق نیست، شما نیز می توانید فوت و فنهای خاصی را به کار برید.
دیوید و سو در جایی از رابطهشان فهمیدند سو خیلی بیش از دیوید تمایل به سکس دارد. سو هر گاه فرصتی پیش میآمد سر خلق بود و با اشتهای زیاد سکس را میخواست. دیوید نیز در هفتههای اول با خوشرویی پاسخ میگفت و همهچیز عالی به نظر میرسید. آنان در هفته چند بار و گاهی دو بار در روز سکس داشتند. این برنامه سرانجام باعث خستگی دیوید شد. تجربهای نو و ناخوشایند. دیوید هرگز فکر نمیکرد که زنش بتواند بیش از او سکس بخواهد.
حال، نیاز به نه گفتن را حس میکرد؛ اما نمیدانست چگونه؟ پس، همچنان به پیش میرفت و سکس را، حتی اگر نمیخواست، میپذیرفت. خوب، ایدهی خوبی نبود. چیزی نگذاشت که فشار اجبار جایگزین لذت شد. سکس تعهد و وظیفهای در برابر نیاز سو شده بود؛ و به هیچ وجه احساس خوبی به مرد نمیداد. دیوید برای خلاصی از این وضعیت، تصمیم گرفت که راهی برای نه گفتن بیابد.
پیدا کردن راه درست آسان نبود. چطور بدون جریحهدار کردن و ایجاد احساس طردشدگی در سو میتواند نه بگوید؟!
یک روز عصر، وقتی از سر کار به خانه آمده بود و اخبار تلویزیون را تماشا میکرد، سو روی کاناپه چسبیده به او دراز کشید و بعد از چند دقیقه به آهستگی مشغول نوازش رانهای او شد. دیوید با حرکتی که سعی میکرد خشن نباشد، دست خود را برای متوقف کردن روی دست سو گذاشت و به آرامی گفت: «الان خیلی خستهام، واقعاً دلم میخواهد اخبار ببینم.» بعد برای این که سو را ناراحت نکرده باشد، بدون فکر کردن افزود: «چطور است به طبقهی بالا بروی و آماده شوی. من بعداً به تو ملحق میشوم.»
دیوید به تماشای تلویزیون ادامه داد و قراری که گذاشته بود از خاطر بود. چهل و پنج دقیقه گذشت. چشمانش سنگین شده بود و داشت خوابش میبرد که صدای سو را از طبقهی بالا شنید. زن با لحنی نازک و پرالتهاب میگفت: «دیوید، من آمادهام!»
مثل معجزه بود. ناگهان وجود دیوید را میل شدیدی فرا گرفت. در پاسخ سو، به گرمی گفت: «الان میآیم.» به طبقهی بالا رفت و وقتی کنار زن قرار گرفت، وی را آمادهی ارگاسم دید. زن چهل و پنج دقیقهی پیش را صرف تحریک خود، دیدن رویاهای شیرین دربارهی عشقبازی با دیوید و نوازش آرام خویش کرده بود. (آزاد: به این جنبهی خودارضایی زنان توجه کنید! مسئلهای که زنان شرقی بسیار با آن مشکل دارند.) جای تعجب نداشت که زن دو دقیقه بعد از دخول به ارگاسم رسید. دیوید نیز چند ثانیه بعد ارگاسم داشت. سو خوشحال بود که سکسی را که میخواست به دست آورده؛ و از طرف دیگر، برای دیوید این تجربه تجربهای بسیار لذتبخش- حتی لذتبخشتر از سکس سریع به همراه داشت. او احتیاج پیدا نکرد به هیچ کاری دست بزند، فقط سکس را با لذت شروع کرد و سو به ارگاسم رسید.
منبع:jen30irooni.blogdoon.com