جیمز به لوسی گفت: «گاهی سکث را بدون مقدمات میخواهم. میدانم سکث بدون پیشنوازش آنچه را که میخواهی به تو نمیدهد؛ولی برای من بسیار لذتبخش است.»
از زن پرسیدم: «جیمز در مقابل سکث سریع چه میتواند برایت انجام دهد؟»
لوسی گفت: «درست نمیدانم. در این باره، زیاد فکر کردهام؛ نگرانم که با پذیرش سکسث سریع، همهی تجاربمان به آن خلاصه شود.»
جیمز به لوسی گفت: «گاهی سکس را بدون مقدمات میخواهم. میدانم سکس بدون پیشنوازش آنچه را که میخواهی به تو نمیدهد؛ولی برای من بسیار لذتبخش است.»
از زن پرسیدم: «جیمز در مقابل سکس سریع چه میتواند برایت انجام دهد؟»
لوسی گفت: «درست نمیدانم. در این باره، زیاد فکر کردهام؛ نگرانم که با پذیرش سکس سریع، همهی تجاربمان به آن خلاصه شود.»
منجیمز به لوسی گفت: «گاهی سکس را بدون مقدمات میخواهم. میدانم سکس بدون پیشنوازش آنچه را که میخواهی به تو نمیدهد؛ولی برای من بسیار لذتبخش است.»
از زن پرسیدم: «جیمز در مقابل سکس سریع چه میتواند برایت انجام دهد؟»
لوسی گفت: «درست نمیدانم. در این باره، زیاد فکر کردهام؛ نگرانم که با پذیرش سکس سریع، همهی تجاربمان به آن خلاصه شود.»
جیمز با آرامش اظهار کرد: «این حرف منطقی است. بسیار خوب، اگر قول دهم تجارب بیشتابی درست مانند آنچه تاکنون داشتهایم، با هم داشته باشیم، چطور؟»
او پاسخ داد: «خوب است، اما در مورد این که سکس واقعاً مخصوص نیز داشته باشیم یا حداقل ماهی یک بار شب را بیرون به سر بریم و سکس رمانتیک داشته باشیم چه میگویی؟»
لوسی میدانست در این لحظه حرف اول را میزند، اکنون ماه را به دست آورده بود و میخواست ستارگان را نیز داشته باشد. جیمز نیز خوشحال بود که او را همراهی میکند.
زن گفت: «اگر سکس سریع را مرتباً میخواهی، من هم در آغوشگیری و نوازش را میخواهم. دوست دارم میلت را برای در آغوش گرفتنم به مدت چند دقیقه احساس کنم، بدون آنکه لازم باشد همواره پس از آن سکس داشته باشیم.»
جیمز گفت: «مسئلهای نیست. هرگاه که خواستی، به من بگو تا خود را بازدارم و با گرمی و محبت به آغوشت گیرم.» سپس کمی مکث کرد و گفت: «آیا چیز دیگری هم هست؟»
لوسی با شادمانی پاسخ داد: «نه، فکرمیکنم که همین کافی است.»
منبع:jen30irooni.blogdoon.com